اخلاق سگی

امروز حقوقمو داد باید بشینم یه برنامه بریزم پولمو خرج الکی نکنم چیزایی که واجبه و لازم دارمو بگیرم بقیشم یه وسیله با ارزش بگیرم بین یه تیکه طلا و اپل واچ موندم ولی احتمالا اپل واچ بگیرم ،یه مقدارشم برم خودمو بیمه کنم یه مقدارشم بذارم تو دستم بمونه ..احتمال زیادم از کار دربیام بشینم برا ازمون سال بعد بخونم .. بخوانید, ...ادامه مطلب

تا نزدیک ۱۲ظهر خوابیدم برا بابا دیروز الویه درست کردم ظهر بابا از بیرون اومد براش سفره پهن کردم..خودمم نصف یه نون الویه خوردم با کاپو بعدشم یه کم کیک .. کاش کیک نمیخوردم ..قنادی نزدیک خونه بهترین قنادی تو شهره ولی من از طعم کیکاش خیلی خوشم نمیاد مخصوصا خامه ایاش ..فکر کنم با خامش بستنی قاطی میکنه ..ولی سوخاریاش خوبه گاهی میگیرم صبحها پنیر و..میزنم میبرم سرکار دوست دارم ..سه شنبه رفتم لبامو ژل زدم یه ژل لایت و اروپایی انتخاب کردم دکتر گفت اونقد کمه که خودت بعد میای میگی یه کم دیگه برام بزن،ولی خیلییی ورم کردم البته الان کمتر شده ولی بازم ورم داره،اصلا قیافمو دوست ندارم الان ،خواهرا میگن قشنگه ولی خودم بدم میاد فقط منتظرم ورمش بره ببینم چطور میشم ،اگه اون چیزی که میخوام نباشه یا خوشم نیاد میرم انزیم میزنم بره.. باید امروز به خواهر بگم یه نوبت برا موهامم بگیره دو هفته دیگه ببینم چیکار میشه باهاشون کرد خیلی ناجور شدن... هوا هم گرررررم گررررررم این هفته شرجی و دم .. مرداد چطور میشه دیگه..خدا به فردا رحم کنه برا نرخا ۱۸ صفحه نرخ نمیدونم باید چطور بنویسمشون از بس امیر بیخیاله بخوانید, ...ادامه مطلب

صبح بیدار شدم برم سرکار بارون می اومد ،مدارک شرکت هم تو دستم بود خیلی مهم بودن اونارو تو یه کاور گذاشته بودم ترسیدم خیس بشه گذاشتمشون تو یه پلاستیک سفت هم بغلشون کردم که یه موقع خیس نشن...فکر نمیکردم دیگه بارون بیاد لباس زمستونیامو جمع کرده بودم..وای خدا چه بارونی بود آب تو خیابونا بالا اومده بود ..همبنطور از بغل جاده میرفتم که به محل کارم برسم ..جاده ها پرآب اصلا نمیشد رد بشی...آبم نه آب فاضلاب, ...ادامه مطلب

امروز تا ظهر ساعت ۳خواب بودم وقتی بیدار شدم دیدم خاله خونست.دختر خاله هم از دیروز اومده خونه.خاله برا شام موند.خوش گذشت خیلی.شام هم کباب و برنج و شوید مامان درست کرد.منو دختر خاله عصر هات چاکلت فرانسو, ...ادامه مطلب