این روزها

از اوایل اسفنده بیرون نرفتم یعنی پوووسیدم

خببب بگم این چندوقت چیکار کردم:

اینستامو حذف کردم که به اسم خودم بود و یه پیج فیک ساختم.از پیجم خوشم نمی اومد شاید چند ماه دیگه نصب کنم ولی فعلا حوصله ندارم.حوصله فالورامو دوستا و فکو فامیلو ندارم.حالا خوبه فقط اونایی که دوستشون دارمو فالو کردما ولی حوصله همونارم ندارم.

از  گروه بچه ها اتاقمونم خارج شدم دریا خیلی دیگه مسائل مذهبی و یه چیزایی میگه به روحیاتم نمیخوره انگار مغرور شده مریمم خیلی ناراحته.مژده و سارام وقتی دریا حرف میزنه هیجی نمیگن اونسری هم دریا یه حرفی زد درباره خودش و گفت توبه کنید اگه اشتباهی کردید من ۱روز سردرد گرفتم بخاطر حرفاش عصبی بودم.میدونم حالش انگار خوب نیست ولی خب ما هم اعصابمون از سر راه که نیاوردیم.گروه خوب بود میگفتیم میخندیدیم ولی دیدم نمیشه .ترجیح دادم لفت بدم تا اینکه بخوان ناراحت بشم‌.کاش زیاد به مریم چیزی نمیگفتم جلو زبونم میگرفتم ولی گذشت رفت.مریم خودشم قبول داره .قبلا خیلی حرفارو تو دلم نگه میداشتم الان نمیدونم چرا تا چیزی میشه دوست دارم برم بگم خخخ 

دیگه اهاااا مهسا واقعا توقعش بالاست اون موقع که حامله بود همششششش من پیام میدادم بهش گفتم روحیش حساسع و اینا حالام بچش یدنیا اومده بازم من پیام میدادم یعنی هیچ پیام نمیده.میدونم دوستم داره ولی توقعش رفته بالا انگار فقط من باید سراغشو بگیرم.بخدا دیگه اگه بهش پیام بدم.وقتی هم پیام میداد گلگی میکنم .که چی اخه.دوستی و احترام دو طرفست.فکر کرده چه خبره.خیلی پرتوقع شده 

منم لاغر وااای خدا کاش یه کم چاقتر بشم .صورتم خوبه هیکلم خیلی از بین رفتم .نه اینکه بیرون نمیرم روحیم خرابه زیادم اشتها ندارم.معدم کوچیک شده.میخوام برنامه بریزم هم از لحاظ تغذیه رفتاری ورزشی ارایشی و به خود رسیدن .رسیدگی به موها و ماسک صورت و این قرتی بازیا.اهااا درس بخونم عیییی خدااا..دیگهه چیکار کنم...اها اوضاع درست بشه اول برم دنبال کارا بعد دفاعمو مدرکم بعدم برم دنبال کار .اهاااا کلاس ورزش یا رقص.کلاس هنریم دوست دارم برم مثلا شمع سازی دیگه همینا .وای چقد کار دارم بهش فکر میکنم اصلا نباید بخوابم.بعد جالبه هیچ غلطی هم نمیکنم.اخه تقصیرمم نیست کرونا هست .هیییی روزگار 

من برم بابای خودم