حس عجیب

ساخت وبلاگ
اینکه میگن خدا به هرکسی یک ظرفیتی داده درسته.واقعا من ظرفیت ندارم.الان بخاطر حرفی که بهم گفت برای عکس زده به تمام جسمم.صدای قلبمو میشنوم.پاهام بی حس شده دستام انگار از کار افتاده دلم میخواد گریه کنم .سرم انگار گیجه از تعجب زیاد.چی فکر میکردم چی شد.اینقد دوست داشتم برف بیاد باهم بریم قدم بزنیم و حرف بزنیم و ببینمت .خیلی دوست داشتم ببینمت ولی علاقه نشون ندادی آنچنان.انگار واقعا قسمت هم نیستیم ولی باورم نمیشه.یعنی برات بی تفاوت بودم که میخواستی اون کارو کنی یا هر کسی دیگه هم بود همینکارو میکردی یعنی روشنفکر بودی!!ههه مسخره هست.خدایا زودتر تکلیفمو روشن کن بدونم باید چیکار کنم .کمک کن مسیر درستو انتخاب کنم

اخلاق سگی...
ما را در سایت اخلاق سگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bakhtiary1394 بازدید : 165 تاريخ : دوشنبه 3 دی 1397 ساعت: 3:30